اختصاصی ایران هشدار- دسیسه های هرمی از زمان ظهور خود هر بار با سبک و سیاقی جدید پا به عرصه گذاشته و قربانیان خود را از میان جوانان و گروه های جویای کار انتخاب کرده اند. وعده های وسوسه برانگیز این دسیسه ها و مشکلات معیشتی و اشتغال موجود در جامعه از اصلی ترین عوامل گرایش افراد به ویژه گروه های سنی جوان به این نوع از کلاهبرداری ها بوده است.
این دسیسه ها با دارا بودن سیستم آموزشی توانمند ذهن جوانان را تحت تأثیر وعده های پوچ خود قرار داده و در هر دوره سرمایه زیادی را به جیب زده اند.
برای افزایش آگاهی کاربران محترم از نحوه فعالیت دسیسه های هرمی، خاطرات ارسال شده توسط یکی از قربانیان را منتشر کردیم تا گامی مؤثر در جهت اطلاع رسانی و خشکاندن ریشه این دسیسه های خانمان برانداز برداشته باشیم.
"دریک کانال استخدامی، اگهی استخدام دادم. بعد از حدود یک ماه با بنده تماس گرفتند و گفتند استخدام برای یک شرکت فروش لوازم خانگی به نام ........؛ با پیگیری هایی که انجام دادم، فهمیدم که شرکت معتبری می باشد. بعد از چند بار پیاپی از من اطلاعات شخصی به بهانه ی فرم استخدام گرفتند و بعد از یک هفته مجددا تماس گرفتند که به تهران بروم. بعد ازیک روز به تهران رفتم. فردی که بامن تماس گرفته بود، دنبالم آمد وگفت باید به خوابگاه شرکت برویم، از ساعت حدوداً سه بعداز ظهر با آن شخص دریک پارک نشستیم و با من صحبت کردند. آن شخص از اهالی یکی از شهرستان های مجاور شهرستان من بود. تماس هایی با مهندس شرکت گرفت و بعد از حدود چند ساعت به خوابگاه آن شرکت رفتیم. خوابگاه شرکت خانه ای بسیار مشکوک بود. درخانه تعداد حدود ده نفر از استان های مختلف بودند که به منظور استخدام به تهران مراجعه کرده بودند.
دو نفر به عنوان مسئول برگزاری کلاس های آموزشی در خانه بودند که تمامی کارهایشان از جمله رفت وآمدشان مشکوک بود و باعث شد به آن ها شک کنم. شب حدود ساعت نه به من گفتند برای صحبت پیش یکی از آن ها بروم که با من صحبت کند. فردی به نام آقای مهندس افشاری. یک سری سؤال شخصی در مورد خانواده از من پرسید و به من گفت باید حدود یک هفته دوره بروم تا بعد گزینش انجام بدهند. بعد از گزینش، در مورد استخدام من تصمیم گرفته می شود. روز اول راجع به تجارت الکترونیک گفته شد که فهمیدم از این شرکت های هرمی می باشد. روز بعد به من گفتند که برای شرکت qnet کار می کنند که دیگر کاملاً فهمیدم که کارشان جرم است وکلاهبرداری؛ چون در روز اول به من گفته شد که نام شرکت شان ... می باشد. آموزششان در مورد تجارت الکترونیک بود اما فیلم های ........ را برای ما نمایش می دادند.
به بهانه ی اینکه مادرم حالش خوب نیست و به اصرار زیاد توانستم از آن خانه خارج شوم. آن شخص که روز اول دنبال من آمد، من را به ایستگاه تهران در پرند رساند، چون در تهران مکانی نداشتم به شهرستان خود باز گشتم.
دلم برای جوان های فریب خورده مثل خودم می سوزد. فرد اصلی این شرکت هر هفته یک روز می آمد و با افرادی که برای استخدام آمده بودند، صحبت می کرد. این فرد جزو افراد اصلی باند می باشد. در روزهای آموزش طوری مغز ما را شستشو می دادند که هر فردی به جای ما بود گول می خورد وحرفشان را باور می کرد. لطفاً به داد افرادی که به هوای کار رفته اند وفریب این افراد را خورده اند، برسید. مدرک و مسنداتی نتوانستم به دست بیاورم چون آن خانه مجهز به دوربین مدار بسته بود و فعالیت های ما رو زیر نظر داشتند و به ما می گفتند اگر خانواده هایتان پرسیدند چه شغلی است، حقیقت را به آنها نگویید. یک فرد تمام مدت مراقب افراد بود."